نون و پنیر و گردو

قصه‌ی شهر جادو!

قصه‌ی شهر جادو!

قصه‌های واقعی، از زندگی در شهر جادو...

منوی بلاگ

نون و پنیر و فندق

دوشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۰۳ ب.ظ

همیشه دنیای واقعی را پر از غم و اندوه دیده‌ام. هر موضوعی را که بررسی می‌کنم، حداقل یک دلیل برای ابراز خشم، غم و یا تاسف پیدا می‌شود؛ اما اگر بخواهم جهان خودم را بسازم، باز هم مجبورم با چیزهایی که دوست ندارم رو به رو شوم؟ احتمالاً نه...

 

پس اولین قانون شهر جادو را برای خودم تصویب می‌کنم:

«نون و پنیر و فندق

رخت عزا تو صندوق!»

۹۹/۰۳/۱۲
ابر